جدول جو
جدول جو

معنی شانه بان - جستجوی لغت در جدول جو

شانه بان
(نَ / نِ)
یعنی آنکه بی صبر و قرار باشد. (شمس اللغات). اما در جای دیگر دیده نشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاه بانگ
تصویر شاه بانگ
(دخترانه)
گیاهی با میوه زرد رنگ و معطر
فرهنگ نامهای ایرانی
زمینی که در آن تخم گیاه ها یا دانه های درختان را بکارند که پس از سبز شدن به جای دیگر انتقال بدهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شانه بینی
تصویر شانه بینی
فال گیری با استخوان شانۀ گوسفند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شانه بین
تصویر شانه بین
فال گیر که از روی استخوان شانۀ گوسفند فال می گیرد، فال بین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خانه باد
تصویر خانه باد
در علم نجوم کنایه از برج میزان، برای مثال سنبلۀ چرخ را خرمن شادی بسوخت / آتش خورشید کرد خانۀ باد اختیار (خاقانی - ۱۸۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه بانک
تصویر شاه بانک
شابانک، از گیاهان دارویی که بیشتر در مصر می روید و در طب قدیم برای معالجۀ صرع به کار می رفته، برنوف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سایه بان
تصویر سایه بان
چادر یا چیز دیگر که برای جلوگیری از آفتاب برپا کنند، هر چیز که سایه بیندازد و مانع آفتاب باشد، چتر، پرده، سایه گاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاده بان
تصویر پاده بان
گله بان، شبان، چوپان، نگهبان، پاسبان
فرهنگ فارسی عمید
(یَ بَ تَ / تِ)
فال گیر و این فال مخصوص بشانۀ استخوان بز باشد و این عمل را شانه بینی گویند. (بهار عجم). کت بین یعنی فال بین است که روی کت گوسفندی که در وقت مخصوص کشته شده باشد نگاه کند و حالات آینده را بگوید. (فرهنگ نظام). کنایه از فالگیر و این فال مخصوص بشانۀ بز میباشد و مؤلف را مسموع است که در ولایت (ایران) برشانۀ بز نقشی نویسند و بحساب پی بمقصود برند. (از غیاث اللغات) (ازآنندراج). فالگیر که از روی خطوط شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) طالع گوید. (یادداشت مؤلف) :
اینها سلیم کاکنون من میکشم از آن زلف
عمری به پیش ازهم (؟) میگفت شانه بینی.
سلیم (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
جای شانه. شانه نیام. قاب شانه. چیزی که در آن شانه نگهدارند. (آنندراج). جلد چرمین و یا فلزین شانه:
پیر عشق آنجا بعرسی تازه میکرد آسمان
من نصیبه شانه دانی ناگهان آورده ام.
خاقانی.
این فراویزی و آن بازافکنی خواهد ز من
من ز جیب آسمان یک شانه دان آورده ام.
خاقانی.
گهی شانه دان، گاه کیف برست
گهی بقچه و گاه پردۀ درست.
نظام قاری (دیوان ص 176).
رجوع به شانه نیام شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاده بان
تصویر پاده بان
گله بان چوپان شبان، پاسبان نگاهبان
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است پایا از تیره مرکبان که ارتفاعش بین نیم تا یک متر میرسد و معمولا به حالت خودرو در اراضی خشک می روید. ساقه این گیاه راست و برگهایش نوک تیز و ناهموار و دارای کرک پنبه یی در سطح تحتانی پهنک است. طبق گل گیاه مذکور کوچک و بر روی آن گلهایی لوله یی به رنگ سفید یا مایل به زرد است. از این گیاه سابقا به عنوان مقوی معده و مدور معرق و قاعده آور استفاده میکردند ولی امروزه متروک است. در استعمال خارجی از شاه بانگ بعنوان التیام دهنده زخمها استفاده میشود این گیاه در اکثر نقاط دنیا و نیز ایران می روید شایانگ بذیلبا شاهبانج شجره البراغیث طباق منتن قوثیرا قونیزه اسپرم غم بیابانی شوکه منیه شوکه منتنه برنوف ترهلی شاه بانج شابانج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانه بین
تصویر شانه بین
فالبین، فالگیر
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است پایا از تیره مرکبان که ارتفاعش بین نیم تا یک متر میرسد و معمولا به حالت خودرو در اراضی خشک می روید. ساقه این گیاه راست و برگهایش نوک تیز و ناهموار و دارای کرک پنبه یی در سطح تحتانی پهنک است. طبق گل گیاه مذکور کوچک و بر روی آن گلهایی لوله یی به رنگ سفید یا مایل به زرد است. از این گیاه سابقا به عنوان مقوی معده و مدور معرق و قاعده آور استفاده میکردند ولی امروزه متروک است. در استعمال خارجی از شاه بانگ بعنوان التیام دهنده زخمها استفاده میشود این گیاه در اکثر نقاط دنیا و نیز ایران می روید شایانگ بذیلبا شاهبانج شجره البراغیث طباق منتن قوثیرا قونیزه اسپرم غم بیابانی شوکه منیه شوکه منتنه برنوف ترهلی شاه بانج شابانج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه باز
تصویر خانه باز
کسی که در قمار اسباب خانه و مالکیت خود را ببازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانه دان
تصویر دانه دان
تخمدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانه بسر
تصویر شانه بسر
هدهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانه بشانه
تصویر شانه بشانه
دوشادوش عنان باعنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاده بان
تصویر پاده بان
گله بان، چوپان، پاسبان، نگاهبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
Shoulder
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
porter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
cargar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
어깨에 메다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
memikul
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
कंधे पर रखना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
op de schouder nemen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
schultern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
caricare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
carregar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
nosić na ramionach
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
нести на плечах
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
нести на плечах
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شانه زدن
تصویر شانه زدن
לשאת
دیکشنری فارسی به عبری